من چه کارم؟پرستار؟بهیار؟مراقب؟خدمتکار؟کلفت؟آشپز؟...؟؟؟

 

 

خیلی وقته که هر بار جلوی تلویزیون میشینم و این سریالهای آبکی و بی محتوای

 ایرونی رو تماشا میکنم،(البته به ناچار و به اجبار)،وقتی صحنه ای رو میبینم که

 بیمارستان ، درمونگاه یا همچین جایی رو نشون میده،با خودم میگم الانه که یه

 متلکی،تیکه ای،جوکی،چیزی واسه ما پرستارا در بیارن و پاک آبروی مارو پیش بقیه

 ببرن.میدونین،مثل اینکه ایرانیا نمیتونن فیلمی بسازن که مریض توش

 نباشه،بیمارستان توش نباشه،پرستار و دکتر توش نباشه.حتما یه جایی، پای فیلم

 به بیمارستان کشیده میشه و درست همون جاست که کارگردان های محترم واسه

 کش  دادن فیلم یا هر دلیل دیگه ویا حتی گاها بی دلیل دوربینشونو به طرف ما

 نشونه میرن.ما،یعنی ما پرستارا.به آقایون و خانومای دکتر که کسی چیزی نمیتونه

 بگه.مریضا هم که تکلیفشون مشخصه.همیشه حق با اوناست.پس به کی گیر

 بدند؟آهان.میمونه پرستارا که دیوارشون از همه کوتاه تره.مثلا میتونن پرستارا رو بد

 اخلاق،تنبل،از زیر کار در رو،فضول،خاله زنک،با آرایش آنچنانی،خیلی گیج و پرت،…..یا

 با یه آمپول 100سی سی توی دستش که یا به مریض ها گیر میدن یا به

 همراهاشون،نشون بدند.تازه این جای خوبه ماجراست….

 

 

بعضیا یه جور دیگه به پرستارا لطف دارن.یادمه که نظام به درد نخورمون(نظام پرستاری)

 با صدا سیما در مورد اینکه از عنوان پرستاری درست و به جا استفاده بکنه صحبت

 هایی کردند و خبرشم با افتخار پخش شد که دیگه تو سریالها و فیلمهامون به مراقب

 های پیر زنا و پیر مردا و بچه ها عنوان پرستار نمیدند تا فرهنگ سازی بشه و مردم

 بتونن این دوتا شغل رو از هم تشخیص بدند.ولی داریم عکس اینو میبینیم.اونم تو

 سریالی که به قول خودشون هر شب میلیونها بیننده رو پای گیرنده هاشون

 میخکوب میکنه!!!حتما متوجه شدین منظورم کدوم سریاله…آره..همون سریالی که

 هر شب میشینی و نگاش میکنی…من خودم به عنوان بیننده فرضی،آخرش

 نفهمیدم تو این سریال به کی میگن پرستار.به اونی که تو بیمارستان کار میکنه و زیر

 اتیکتش نوشته کارشناس پرستاری یا به اونی که میره خونه مردم و ازشون مراقبت

 میکنه.مثل یه خدمتکار!!!خیلی جالبه  واقعا!!!تو این فیلم به هر دوتاشون میگن

 پرستار...

 

چند روز پیش به سفارش یه بنده خدایی یه فیلم سینمایی دیدم.ایرونیه.اسمش لیمو

 ترش بود.از اون فیلمای زرد مخصوص شبکه خانگی که کارگردانش جوات رضویان بود.

(خدایا…هرکی میاد تلویزیون یه چنتا ادا و اطوار از خودش در میاره،فرداش میره کار

 گردان میشه ..و اینم فیلمش…)

خلاصه فیلم در مورد یه پرستاره مرده که تو یه درمونگاه کار میکرده،ولی چون

 نخواسته گوشه یه آقارو سوراخ کنه(به نظرش غیر اخلاقی بوده اینکار)رئیسش که یه

 دکتره،با مشت و لقد میندازتش بیرون و طرف از کار بیکار میشه و دنبال کار میگرده…

 این قسمتش رو واسه دانلود گذاشتم.میتونین دانلود کنین و خودتون ببینین!!!

دانلود قسمتی از این فیلم...

 جدا از اینکه داره یه فرد بیکار و بی عرضه و آسمون جل رو داره توی فیلم به تصویر

 میکشه،توی چند جای این فیلم حسابی به پرستارا لطف میکنه.خداییش اگه بخوایم

 پرستاری رو با سایر لیسانس ها و حتی مهندسی ها مقایسه کنیم پرستاری

 هرچی باشه،حداقل مشکل شغلی نداره و لیسانساش بیکار نیستند.خودتون بهتر

 میدونید که یه پرستار کجاها میتونه کار کنه و چه کارایی میتونه بکنه و

 چه قابلیتهایی داره.تازه اگه طرف مرد باشه که همه کار میتونه بکنه ولی تو این فیلم

 این آقارو از همه جا بیرون میکنن تا به جای اصلیش برسونن که منظور و هدف

 فیلمه.کجا؟خونه مردم.واسه مراقبت.واسه خدمتکاری.جالب بود.وقتی رسید خونه

 پیر مرده(که خیلی مایه داره و خانوادش رفتن سفر) خودشو اینطوری معرفی میکنه…

سلام.من فلانی هستم.لیسانس پرستاری دارم.از فلان جا اومدم که از شما نگه

 داری کنم…...بهیارم….

باور کنین این عین جمله خودش بود.یعنی اینا فرق بین مراقب،بهیار و پرستار رو

 نمیدونن یا خودشونو زدن به نفهمی؟

یه جای دیگه دوستش به این آقاهه پیشنهاد میده که بره تو این شرکتا استخدام بشه

 که پرستار میفرستن خونه مایه دارا تا از پیرا و بچه هاشون مراقبت کنن.بعد به یارو

 هم بر میخوره میگه من با لیسانس پرستاری پاشم برم کلفتی مردمو

 بکنم؟دوستشم میگه کلفتی چیه؟؟؟ادمی که بهت میسپارن نگا کن ببین دارویی

 قرصی آمپولی چیزی داره بهش بده.اگه فشار خون داره دو ساعت یه  بار فشار

 خونشو بگیر….داری از مدرکت استفاده میکنی..بلاخره آین آقا پرستاره رو راضی

 میکنه.تا اینجاش درست ولی ما تو فیلم چی میبینیم؟آقاهه داره واسه پیر مرده

 صبحونه درست میکنه…میخواد واسش زن بگیره…یه صحنه هم از این کارایی که

 گفت نشون نمیده.جل الخالق!!!

  دانلود قسمتی دیگر از فیلم لیمو ترش

یا تویه صحنه دیگه که،میره شرکت میگه یه فرم بهم بدین.میگن واسه چه کاری؟میگه

مگه فرقی هم میکنه؟میگن آره.نظافت داخلی.نظافت خارجی.مراقبت از حیوانات

اهلی،وحشی،مراقبت از کودک…..واقعا که…

واقعا دست میرزا بیگی درد نکنه.دسته ضرغامی درد نکنه.دست همه درد نکنه.داریم

 نتیجه جلساتت رو میبینیم جناب میرزا بیگی.

من موندم چه طوراگه تویه فیلم به معلما،دکترا، روحانیا،وکیلا،وزیرا،سیاسیا و بعضیا

 کوچکترین اشاره ای بشه،چنان حالی از کارگردان و نویسنده میگیرن که یا کلا

 فیلمسازی رو میزارن کنار یا فیلمهای باب میل آقایون میسازن،چه طوره که در مورد

 پرستارا این طوری نیست و ما شدیم سوژه فیلم سازهای مختلف که هر طور که

 میخوان و به هر دلیل مارو نشونه برن؟اینکه تو ایران نمیتونی هر فیلمی بسازی به ما

 چه ربطی داره؟چرا هرکی موضوع کم میاره میاد سراغه ما؟چرا هرکی از راه میرسه

 یه چیزی بارمون میکنه و میره؟چرا دست از سر ما بر نمیدارن؟چرا انقدر به پرستار و

 پرستاری ظلم میشه؟پس کی این وسط باید جواب پس بده؟هان؟

حتما شما هم مثل من یاد این جمله افتادین نه؟

از ماست که بر ماست…

 

او خواهد آمد...

فرا رسیدن نیمه شعبان و ولادت با سعادت حضرت مهدی موعود،امام زمان (عج) را به همه دوستان

خودم و خوانندگان این وبلاگ و پرستارای عزیز و فداکار جامعه مون تبریک میگم.

 


اللهم عجل لوليك الفرج ...

دکتر علی شریعتی میگه:

تواناترین مترجم کسی است که سکوت دیگران را ترجمه کند.شاید سکوتی تلخ گویای دوست داشتنی

شیرین باشد.

با تو

با تو همه رنگ های این سرزمین مرا نوازش میکند

با تو آهوان این صحرا دوستان همبازی من اند

با تو کوه ها حامیان وفادار خاندان من اند

با تو زمین گهواره ای است که مرا در آغوش خود میخواباند

با تو ابر حریری است که بر قهواره من کشیده اند

و طناب گهواره ام را مادرم که در پس این کوه ها همسایه ی ماست در دست  خویش دارد

با تو دریا با من مهربانی میکند

با تو سپیده هر صبح بر گونه ام بوسه میزند

با تو نسیم هر لحظه گیسوانم را شانه میزند

با تو من با بهار میرویم

با تو من در عطر یاس ها پخش میشوم

با تو من درشیره هر نبات میجوشم

با تو من در هر شکوفه میشکفم

با تو من در روح طبیعت پنهانم

با تو من در خلوت این صحرا،در غربت این سرزمین،در سکوت این آسمان،در تنهایی این بی کسی،غرق

فریاد و خروش و جمعیتم.

درختان برادران من اند و پرندگان خواهران من و گل ها کودکان من و اندام هر صخره مردی است از

خویشان من و نسیم قاصدان بشارت گوی من اند و بوی باران،بوی پونه،بوی خاک،بوی شاخه های

شسته و باران خورده و پاک...همه خوش ترین و شیرین ترین یادگارهای من اند.

با تو من بودن را،زندگی را،شوق را،عشق را،زیبایی و مهربانی پا ک خداوندی را می نوشم.

خداحافظ آلمان....بای بای !!!

  

سلام...سلام ،خدمت همه طرفداران تیم فوتبال آرژانتین،مارادونای بزرگ و مسی قهرمان.

بله...تعجب نکنید...دیشب بازی اسپانیا با آلمان بود.منم مثله همه طرفداران آرژانتین از باخت تیم آلمان

خوشحال شدم.آلمانی که با برد آرژانتین،دله جام رو شکست.آلمانی که درسته جوون بود،ولی بی تجربه

هم بود.شاید ژرمنها با هم هماهنگ بودن ،ولی جلوی اسپانیا با اون سبک بازی معروفشون کم آوردن.به

نظر من ژرمنها تو این بازی خیلی محافظه کارانه و با ترس ملموسی بازی کردند و همین هم علت باخت

این تیم جوون مقابل قهرمان اروپا شد.فوتبال که فقط استفاده از ضد حمله ها نیست.باید خطر کرد.باید از

لاک دفاعی خارج شد.باید حمله کرد و پیش رفت. مگه غیر از اینه که حمله بهترین دفاست؟؟؟؟ ولی

متاسفانه تیم آلمان اگرچه که تونست تیم هایی مثل آرژانتین و انگلیس رو شکست بده،ولی جلوی

قهرمان اروپا که یکپارچه حمله بود،کم آورد.اسپانیا برنده بی چون و چرای این بازی بود،چون هم توپ و

میدون رو در اختیار داشت و هم طبق آمار آخر بازی،تعداد پاس های سالم اسپانیا از تعداد کل پاسهای

ژرمن ها بیشتر بود.نا گفته نمونه که ضربه سر تمام کننده پویول افسانه ای هم با توجه به کوتاه بودن قد

وی و میون اون همه مدافع غول پیکر، ژرمن ها رو بیش از پیش تحقیر کرد.البته ژرمنی ها زیاد خودشون

رو ناراحت نکنن.خب فوتباله دیگه ...یه طرفش برده و یه طرفش باخت.

من مثل هشت پای معروف آلمانی پیش بینیم زیاد خوب نیست(لابد چون دوتا پا بیشتر ندارم)ولی به

نظرم اسپانیا با این سبک بازیش فاتح جام جهانی 2010 خواهد شد.

(به مطلب پایین هم یه نگاهی بندازین بد نیس)

 

در آمریکا پرستار جای پزشک مینشیند...در ایران پرستار جایی برای نشستن ندارد!!!

 

مثل اینکه توی طرح جدید نظام بهداشتی و درمانی آمریکا که پیشنهادشو  اوباما

داده ودر حال اجرا شدنه ،یه سری اتفاقا افتاده که بد نیس بدونین. تصمیم بر این

شده که مراقبت های اولیه رو گسترش بدن تا هم هزینه های درمانی غیر ضروری

کم بشه،هم بیخودی وقت پزشکای خیلی محترم آمریکا گرفته نشه.واسه همینم

پزشکای آمریکایی پشت سر رییس جمهورشون وایسادن و ازش حمایت کردن تا

اینکه ......

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

قهرمان دیروز...مربی قهرمان امروز!!!

 

آرژانتین همیشه قهرمان...

 

قهرمان کیست؟

 

ازبهشت رانده شده ای است،که عزم بازگشت به بهشت دارد.قهرمان آن انسان فرهیخته ای است که

قدم در راه تغییر وضعیت موجود می نهد .او به تمام سختی ها و ناکامی ها،نبرد ها و دیــو ها،فریبها و

رنجهایی که در پیش روی اوست آگاه است.اما ماندن در وضعیت فعلی را برای خود غیر ممکن میداند.

 او پا در سفری روحانی و درونی میگذارد.با همه مشکلات رو در رو و پنجه به پنجه درمی آوزید و نهایتا

سربلند و آزاده وارد  عالمی جدید می شود که خود او خالق آن است. دنیایی که در آن امنیت کامـــل

دارد.زیباست و دوست داشتنی.عاشق میشود.عاشق تمام هستی.سفری که آغازش در درون بود

و پایانش در بیرون.در آغوش گرم زندگی.

 

این سفر،سفر قهرمانی انسان است.

 

دوست داشتن!!!

 

دوست داشتن را هرکس بفهمد،خدا را به آسانیِ استشمام بوی گل میفهمد.اما کسی که فقط فهمیدن عقلی را میفهمد، خدا ،برایش مجهولی است دست نیافتنی.

 

(کارل)

                                                                                      

بدون عنوان!!!

توضیح :این تصویر یکی از دانشجویان پرستاری دانشکده خودمونه!(نه خیر!!!خودم نیستم!).تصویر کاملا گویا هست.پس احتیاج به توضیح اضافه نداره.ولی از دوستان خودم خواهشمندم حتما نظر خودشون رو در مورد این عکس ذکر کنند و یک عنوان کوتاه و مناسب برای این عکس انتخاب کنند!!!اضافه کنم که برای بهترین عنوان جایزه ای در نظر گرفته شده!!!پس عجله کنید که جایزه رو ازدست ندید!!!